نقلست که شبی نماز همی کرد آوازی شنود هان بوالحسنو خواهی که آنچه از تو می دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند شیخ گفت : ای بار خدایا خواهی تا آنچه از رحمت تو می دانم و از کرم تو می بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچکس سجودت نکنند آواز آمد نه از تو نه ازمن
کلمات کلیدی: